معین بهونه زندگیممعین بهونه زندگیم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
پیوند عشق ما پیوند عشق ما ، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

معین عشق مامان و بابا

وقتی مادر میشوی

مادر که میشوی ، نمیدانم از کجا ، کی ، چطور اینهمه تغییر ، اینهمه صــــبر ، اینهمه عشق  پیدا می شود.... مادر که میشوی همه چیز به یکباره خودش را تمام قد به تو نشان میدهد و تو دیگر خود قبل نیستی که نیستی. تمام وجودم سرشار از خنده های بی دلیل و با دلیل تو میشود.... مادر که باشی مهربان تر می شوی: دلت حتی برای مورچه های کنار دیوار هم می لرزد. مبادا پا رویشان بگذاری. مبادا مادری منتظرشان باشد... مادر که باشی دل نازک تر می شوی : بادکنک  توی دستان پسرک می ترکد و او با غصه لب برمی چیند .در حالی که دندان های سفیدش دیده می شود و مردمک چشمانش می لرزد،می زند زیر گریه و...تو می خواهی دنیا نباشد... . مادر که باشی بی خیال تر م...
13 مرداد 1397

محرم سال 97

محرم در حریم کربلا تندیس شد محرم همره نام حسین تقدیس شد محرم با حسین اشک است و خون محرم با حسین دشت جنون   ...
13 مرداد 1397

پایان ترم اول و آغاز ترم دوم کلاس imath

پسرکم خداروشکر  یک ترم از کلاس ها رو گذرونی و خیلی بهتر از انتظاری که داشتم پیش رفتی . بیست و دوم مهر ماه دوره s1 تموم شد .   اداره مامانی و تمرین اعداد به روش پارکینگ که از علاقه مندی های شماست . فدای این نشستنت . همچین خوشگل با احساس نشستی انگاری که رو فرشی     ...
13 مرداد 1397

عکسهایی از خاطرات تابستانی پسرکم

عکسهای روزهای تابستانی معین مامان یه روز خوب تو آستارا همراه مادرجون و رادین   کلاس نقاشی می رفتی وروجکم وقتی روز جمعه مامانی ماموریت باشه پدر و پسر میرن ویلای خان عمو و کلی خوش میگذرونن   وقتی پشه نامبرد چشمهای خوشگل پسرم و هدف قرار میده بعد از 13 سال سابقه کار تازه کلاس بدو استخدام همراه پسرکم تولد محمد مهدی جان و ویلای خان عمو این دفعه همراه مامانی    رفتیم باغ و گل پسری دلش میخواد بره بالای درخت ...
13 مرداد 1397

دانشمند کوچکم و کلاس imath

سلام بر پسرک زیبای مامانی . تصمیم گرفتیم شما رو ثبت نام کنیم تو کلاس imath و شما عزیز مامان هم خیلی مشتاق بودی. به امید خدا رفتیم و 96.5.12 مدرسه راه ابریشم شما رو ثبت نام کردیم و دو روز بعد کلاس ها شروع شد . خانم جودی اولین مربی شما شدن.       ...
13 مرداد 1397